من هم
رضا شهابی
هستم
کاظم فرج
الهی
رضا شهابی را
بنا به ضرورت
های کار
حرفه ای و از سال ۱٣٨۰
می شناسم. راننده ی
جوان و پرشوری
که نسبت به
حقوق و
مطالبات صنفی
خود و دیگر
همکارانش
در شرکت واحد اتوبوس
رانی تهران بسیار
حساس و پیگیر
بود و در عین
حال خواهان
آموختن و یادگیری بیشتر. در آغاز کار
از کانال شوراهای اسلامی کار و
خانه ی کارگر
در پی کسب
حقوق و
مطالبات صنفی
اش بود و همزمان
در یکی از
رشته های آموزش
عالی وابسته
به خانه کارگر
مشغول تحصیل
شد؛ امری
که بعدها به
دلیل گرفتاری
های شغلی
و صنفی و نبود
فرصت کافی
کنار گذاشته
و رها شد. رضا،
پس از ناامید
شدن از روش
ها، اهداف و
کارکرد شوراهای اسلامی کار و خانه
ی کارگر،
سندیکا و راه سندیکایی
را برای دستیابی
به مطالبات
صنفی کارگران
برگزید و از
سوی اعضا به
عنوان عضو
هیئت مدیره ی سندیکای کارگران
شرکت واحد اتوبوس
رانی تهران برگزیده
شد و مجبور شد
در این
راه رنج و محرومیت و سختی های
فراوانی
را تحمل کند.
در بهار ۱٣٨۹ در حال
انجام وظیفه
ی رانندگی
و هدایت
اتوبوس بازداشت و
در پی یک بازجویی
طولانی
به ناروا به ۵ سال زندان محکوم شد.
در هنگام بازداشت و در حین
انتقال به بازداشتگاه
و زندان، در
اثر ضرب و شتم
و فشارهای
وارد شده،
ستون فقرات او
به شدت آسیب
دید و در
ادامه ی تحمل شرایط نامساعد
درون
زندان، بی
توجهی و نبود
امکانات رسیدگی و
درمان، آسیب
ها بیشتر
و بیشتر و
رضا به فلج کامل
بسیار نزدیک شد.
رضا به
منظور اعتراض
به نبود شرایط مناسب
و با
هدف دستیابی
به امکانات
مداوا و
درمان در چند
نوبت مجبور به
اعتصاب غذای
طولانی
شد. سرانجام
به بیمارستان
امام خمینی
منتقل و
تحت درمان و
عمل جراحی، هر
چند دیرهنگام،
قرار گرفت. به
تشخیص پزشکی
قانونی و
به دلیل شرایط
ویژه ی
جسمانی و نبود
توانایی
تحمل شرایط
زندان برای
مدت باقیمانده
ی دوران محکومیت،
ناگزیر
چند نوبت به مرخصی پزشکی
و مراقبت
در خانه فرستاده
شد. سرانجام
پس از چندین و چند بار
مراجعه و گذراندن
مراحل مختلف اداری، از
سوی مقامات
مسئول قضایی،
به ضامن رضا
اعلام می شود
که برای پیشگیری
از مصادره ی
ملک مورد وثیقه،
لازم است رضا برای تحمل
آخرین سه ماه محکومیت
خود به زندان
باز گردد.
اکنون اما
پس از مراجعه و بازگشت
به زندان
معلوم می شود
که تمامی روزهای
مرخصی استعلاجی ایشان و
همچنین روزهای
بستری بودنشان
در بیمارستان
غیبت منظور گشته و
مشمول جریمه
هم شده است.
کوتاه سخن این که رضا
دوباره محکوم
به تحمل ۹۶۷
روز زندان شده
است و همه
ی این ها
در حالی و در شرایطی رخ
داده که رضا
فقط و فقط وظایف
سندیکایی
خود را انجام
داده، پیگیر
مطالبات و
حقوق صنفی خود
و همکارانش
بوده و بطور
مطلق هیچ عمل مجرمانه ای مرتکب
نشده است.
برخورد امنیتی با کارگران
فعال در امور
صنفی و
پیگیری کنندگان
حقوق و
مطالبات کارگران
نه تنها برخلاف
موازین و
مقررات داخلی
و بین المللی(ILO) است
بلکه با سلامت و مصالح
یک جامعه ی
مدرن و آزاد
نیز مطابقت
ندارد.
ما کارگران
همگی "رضا
شهابی" هستیم.
رضا شهابی ها
را آزاد کنید.
منبع: فیس بوک
نویسنده